اشعار و نوشته‌های رها فلاحی

شعر و ادبیات
۲۷
خرداد

رونمایی از کتاب شعر با عنوان «تو» با ترجمه سعید فلاحی 

 

                    ┄┅═✧❁💠❁✧═┅┄

 

کتاب شعر «تو» با ترجمه‌ی "سعید فلاحی" و ویراستاری خانم "لیلا طیبی"، صبح روز 26  خرداد 1403 در مرکز اسناد و شناسایی مفاخر اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان بروجرد رونمایی گردید.

 

این کتاب ترجمه‌ای از اشعار آقای "نظیر غفور" مشهور به "نظیر تنها" شاعر کرد زبان اقلیم کردستان عراق است، که اشعاری زیبا، روان و دلنشین دارد.

 

آقای "سعید فلاحی" با تخلص "زانا کوردستانی" زاده‌ی سال 1363 خورشیدی در کرمانشاه و ساکن بروجرد می‌باشد. 

 

این کتاب سیزدهمین کتاب مستقل وی و هفدهمین کتابی است که از ایشان چاپ شده است. 

 

پیش از این چهار کتاب شعر به صورت مشترک با همکاری همسرش خانم "لیلا طیبی" با عناوین:  چشم‌های تو، گنجشک‌های شهر هم عاشقانه نگاهت می‌کنند، عشق از چشمانم چکه چکه می‌ریزد، عشق پایکوبی می‌کند و دوازده کتاب داستان، شعر و ترجمه با عناوین: دیوانه، ریشه‌های عطف، آمدنت چه لهجه غریبی دارد، تو که بروی، پاییز از در می‌آید؟، سومین کتاب تنهایی، هنوز برای دوست داشتن، وقت هست، از زمانی که خدا بود، حکایتی دیگر از شیرین و فرهاد، «میان نامه‌ها، هم قدم با مرگ، ناله‌های امپراطور و عاشق از رفتن می‌ترسد، منتشر نموده است.

 

 

  • رها فلاحی
۰۵
خرداد

بڵاوەو بۆ!

کتێبی "تۆ" کومەڵە شیعری "نەزیر غەفور" ناسڕاو بە "نەزیر تەنیا" شاعیری کوردی باکووری، به زمانی فارسی وەرگیر و بڵاوەو بۆ.
ئاغای "سەعید فەلاحی" ناسڕاو بە "زانا کوردستانی" شیعرەکانی ئەم کتێبە بە فارسی ترجومە کردەوە.
ئەم کتیبە بە ۹۲ لاپەرە و هزار قاب لە لایەن دەزگای چاپ و بڵاوکردنی کتیبی هورمس لە ئیران‌دا بڵاوەو بۆ.

تو، بر پیشخوان نشست!

کتاب "تو" مجموعه اشعار "نظیر غفور" شاعر معاصر کُرد زبان منتشر شد.
آقای "نظیر غفور" (به کُردی: نه‌زیر غه‌فور) مشهور به "نظیر تنها (به کُردی: نه‌زیر ته‌نیا) شاعر کُرد، زاده‌ی ۱۹۸۸/۰۵/۲۹ میلادی در اقلیم کردستان است. وی که فقط تا ششم ابتدایی تحصیل کرده است، اما به اصول سرایش شعر مسلط است و اشعاری زیبا و نغز و بی‌نقص می‌سراید. 
ترجمه‌ی اشعار این کتاب را "سعید فلاحی" (زانا کوردستانی) انجام داده و ویراستارش هم خانم "لیلا طیبی" بوده است.
"سعید فلاحی" با تخلص "زانا کوردستانی" زاده‌ی سال ۱۳۶۳ خورشیدی در کرمانشاه و ساکن بروجرد است. 
این کتاب دوازدهمین کتاب مستقل وی و شانزدهمین کتابی است که از ایشان چاپ شده است. پیش از این چهار کتاب شعر به صورت مشترک با همکاری همسرش خانم "لیلا طیبی" با عناوین «چشم‌های تو»، «گنجشک‌های شهر هم عاشقانه نگاهت می‌کنند»، «عشق از چشمانم چکه چکه می‌ریزد»، «عشق پایکوبی می‌کند» و یازده کتاب داستان، شعر و ترجمه با عناوین: «دیوانه»، «ریشه‌های عطف»، «آمدنت چه لهجه غریبی دارد»، «تو که بروی، پاییز از در می‌آید؟»، «سومین کتاب تنهایی»، «هنوز برای دوست داشتن، وقت هست»، «از زمانی که خدا بود»، «حکایتی دیگر از شیرین و فرهاد»، «میان نامه‌ها»، «هم قدم با مرگ» و «ناله‌های امپراطور» منتشر نموده است.
این کتاب در بهار ۱۴۰۳، با شماره شابک ۹۷۸۶۲۲۸۰۵۴۹۴۰ در شمارگان هزار جلد و ۹۲ صفحه، توسط نشر کتاب هرمز چاپ و منتشر شده است.

▪از متن کتاب:
گذر زمان
همه چیز را ثابت خواهد کرد
روزی فرا خواهد رسید که پی خواهی برد
تو چه انسان دل سنگی بودی...

  • رها فلاحی
۱۷
ارديبهشت

صبح روز یکشنبه، ۱۶ اردیبهشت ماه ۱۴۰۳ خورشید، مراسم پایانی و تقدیر از برگزیدگان پویش نقاشی با محوریت مصرف بهینه‌ی گاز در استان لرستان برگزار شد.

در این مراسم که در اداره‌ی گاز شهرستان بروجرد، با حضور دکتر نریمان سبحانی‌نیا معاون مدیرکل و مدیر آموزش و پرورش شهرستان بروجرد و جناب آقای شاهرخ همتی ریاست محترم اداره‌ی گاز شهرستان بروجرد و تنی چند از دیگر مسئولان و تعدادی از شرکت کنندگان در پویش برگزار شد، از نفرات برتر با اهدای لوح تقدیر و کارت هدیه، تقدیر و قدردانی شد.

فراخوان این پویش، در زمستان ۱۴۰۲ با هدف کاهش و مصرف بهینه‌ی گاز مصارف خانگی، منتشر شد، که با استقبال جمع کثیری از دانش‌آموزان لرستانی همراه بود و در پایان از ده نفر از دانش‌آموزان منتخب شرکت کننده در پویش تقدیر شد.

در بخشی دیگر از این مراسم از خانم معصومه گودرزی معاون پرورشی دبستان دخترانه‌ی شاهد و آقای کاوند مدیر دبستان پسرانه‌ی شاهد که در اجرا و برگزاری این پویش همکاری و همراهی داشتند، تقدیر و تشکر شد.

گزارشگر: #لیلا_طیبی

پ.ن: البته خودم بخاطر امتحان و حضور در مدرسه در این مراسم شرکت نداشتم و مامانم زحمت حضور در جلسه رو کشید...

  • رها فلاحی
۱۶
ارديبهشت

▪چند شعر کوتاه از رها فلاحی 


 (۱)
بادی که پیچید به جان باغچه‌ی 
رقصی نشست
به تن گلبوته‌های یاس...

 
(۲)
دست در دست باد
گل‌ها می‌رقصیدند
بر تن گلبوته‌ی یاس،
ماه ایستاده بود به تماشا.

 
(۳)
کبوترها که می‌خوابند 
آزادی
پر از تنهایی‌ست... 


(۴)
من برایت نامه می‌نوشتم،
تو اما نمی‌خواندی
یا من نقاشی‌ام بد بود
یا که تو اصلن نامه دوست نداشتی!
 

(۵)
زمین خسته،
از رو زردی برگ‌ها!
پرستو‌ها در خیال رفتن...

 
(۶)
از بی‌مهری درخت‌،
رخسار پاییز زرد شد!
برگ‌ها هیچ کاره‌اند...

 
(۷)
از بی‌مهری پاییز
برگ‌ها زرد شد،
گنجشک‌ها دلخوش به بهارند...
 

#رها_فلاحی  

  • رها فلاحی
۰۳
ارديبهشت

ماهی ساکت،
برکه‌ای دلگیر،
دور از ستارگان بازیگوش!

 
#رها_فلاحی

 

  • رها فلاحی
۰۲
ارديبهشت

گرچه گفتنش برایم سخت‌ست،
اما در حضور ستاره‌ها
من ماه را دوست دارم.


#رها_فلاحی

  • رها فلاحی
۰۱
ارديبهشت

آسمان صاف و آبی،
ولی ابری سیاه
چشم مرا پوشانده‌ است.


#رها_فلاحی

  • رها فلاحی
۳۱
فروردين

زمستان شد
زمین سپید پوش،
می‌بارد دانه به دانه،
               -- ستاره!

 

#رها_فلاحی

  • رها فلاحی
۳۰
فروردين

من گرسنه‌ام،
سیر نمی‌شوم!
هرچه کتاب می‌خوانم...

 

#رها_فلاحی

  • رها فلاحی
۲۹
فروردين

خوابم نمی‌گیرد،
عروسک‌هایم،
هیچ لالایی بلد نیستند...


#رها_فلاحی

  • رها فلاحی