اشعار و نوشته‌های رها فلاحی

شعر و ادبیات

داستانک نامه

سه شنبه, ۱۸ تیر ۱۴۰۴، ۰۶:۳۸ ق.ظ

نامه


کبوتر نامه‌رسان، تمام عمرش، نامه‌های دیگران را به آدرسشان رسانده بود.
یک روز که دلش خیلی گرفته بود، خواست نامه‌ای برای کسی که وجود نداشت، بنویسد.
نامه‌اش که تمام شد، باد از راه رسید و نامه را با خود برد...
کبوتر فریاد زد: آهای باد! نامه‌ام را کجا می‌بری؟!
- می‌خواهم به دست گیرنده‌اش برسانم!
- ولی من که آن‌را برای کسی ننوشته‌ام!
-- می‌دانم! ولی شاید یکی پیدا شد و با خواندن آن از تنهایی و دلتنگی در آمد...
کبوتر که می‌دانست غم دلتنگی چقدر دردناک است، دیکر چیزی نگفت.
به آسمان نگاهی کرد و در دلش خدا خدا کرد که کسی پیدا شود و نامه را بخواند.

 

#رها_فلاحی


┄┅═✧❁💠❁✧═┅┄

#داستان
#داستان_کوتاه
#داستانک

  • رها فلاحی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی