اشعار و نوشته‌های رها فلاحی

شعر و ادبیات
۲۸
آذر

◇ منتشر شد:

کتاب شعر « نمی‌خواهم در وجود آدمی دیگر، خفه شوم » با ترجمه‌ی « سعید فلاحی » (زانا کوردستانی)، منتشر شد.

این کتاب که ترجمه‌ی گزیده‌ی اشعاری از آقای « رامیار محمود » شاعر و نویسنده‌ی کُرد زبان عراقی است، به همت « انتشارات هرمز »، در ابتدای آذر ماه ۱۴۰۳، چاپ و منتشر شده است.

آقای « کاروان محمود محمد » مشهور به « رامیار محود »، زادەی ۳۱ ژانویه‌ی ۱۹۷۴ میلادی، در سلیمانیه‌ی اقلیم کُردستان است. 

وی فارغ‌التحصیل رشته‌ی زبان و ادبیات کُردی از دانشگاه سلیمیانە است و طی سال‌های ۱۹۹۷ تا ۱۹۹۹ میلادی، سردبیر نشریه‌ی ادبی « گوتار » بود و اکنون سردبیر و صاحب امتیاز تلویزیون « کوردراوم » است.

ویراستار این کتاب که ۲۲۲ صفحه است، خانم « لیلا طیبی » است. 

این کتاب در هزار نسخه و قطع رقعی و شماره شابک ۹۷۸۶۲۲۸۳۶۵۸۶۲ با قیمت ۱۵۰ هزار تومان، به دوستداران شعر و ادبیات کُردی عرضه شده است.

◇ یکی از شعرهای این مجموعه را با هم بخوانیم:

ما در اتاق بالایی هستیم 
و آزادی، از آن سوی دیوار خانه 
صدای‌مان می‌کند 
ما آزادی را در اتاق‌مان پنهان می‌کنیم 
زیرا که در کوی و برزن‌مان 
آدمی به درازای تاریخ 
فقط زندان ساخته است.

 

  • رها فلاحی
۱۳
آذر

به نام خدا

رودخانه‌‌ی آب‌آور

در یک دشت خیلی سرسبز که خورشید همیشه به آنجا می‌تابید، گل‌های زیبا و رنگارنگی روییده بودند که به خورشید لبخند می‌زدند.
در آن دشت زیبا، رودخانه‌ای کوچک، ولی پر آب جاری بود. اسم آن رودخانه "آب‌آور" بود. آب رودخانه خنک و زلال بود. ماهی‌های زیادی در آن رودخانه زندگی می‌کردند. آنها همیشه در حال بازی و بالا و پایین پریدن داخل رودخانه بودند.
چند لاک‌پشت به همراه خانواده‌ی آقای خرچنگ هم در گوشه‌ای از ساحل رودخانه، لانه داشتند.
درخت‌های گیلاس و سیب زیادی اطراف رودخانه بود. سنگ‌های گرد کوچک و بزرگ زیادی کنار رودخانه بود.
در نزدیکی رودخانه، دهکده‌ای بود که آنجا را "آب‌پر" نام گذاشته بودند. مردم آن دهکده، مردم خیلی مهربانی بودند که همگی به کشاورزی و باغداری و دامداری مشغول بودند. آنها از آب رودخانه برای شستن و خوردن و کشاورزی استفاده می‌کردند و در زمین‌های خود باغ داشتند، گندم و ذرت می‌کاشتند و جالیزهایشان گوجه و خیار و توت فرنگی.
دو سه سالی در آن دشت نه بارانی بارید و نه برفی و آب رودخانه کمتر و کمتر شد. 
مردم دهکده هم برای آبیاری زمین‌های کشاورزی خود تصمیم گرفتند که چاه آب بکنند و ده حلقه چاه آب نزدیک رودخانه کنند.
با تصمیم اشتباه مردم دهکده، آب رودخانه باز کمتر شد تا اینکه رودخانه کاملن خشک شد. ماهی‌ها تک تک مردند و خانواده‌ی خرچنگ‌ها و لاک‌پشت‌ها هم از آنجا رفتند و دیگر کسی به یاد نداشت که زمانی رودی در آن دشت زیبا جاری بوده است.


#رها_فلاحی

  • رها فلاحی
۱۲
آذر

کتاب من و غولم و بچه گربه‌ام


کتاب "من و غولم و بچه گربه‌ام"، درباره‌ی دختری به نام "بیتا"ست، که همه او را "فرفری" صدا می‌زنند، چون موهایش خیلی فر دارد. 
فرفری یک بچه گربه به همراه یک غول خیالی که اسمش "وزوزی"ست، دارد، او غولش را توی کتاب پیدا کرده است!.
قرار است "بیتا" و خانواده‌اش، مسافرت به اصفهان بروند.
"فرفری" می‌خواهد "وزوزی" و گربه‌اش را هم با خود به مسافرت ببرد. همگی آمده‌ی سفر می‌شوند. "فرفری" که دلش نمی‌آید گربه‌اش را جا بگذارد، او را داخل چمدانش می‌گذارد و به فرودگاه می‌روند، موقع بازرسی چمدان‌ها، گربه از داخل چندان فرار می‌کند و کل سالن فرودگاه را به هم می‌ریزد و...
در ادامه‌ی داستان "فرفری" مجبور می‌شود که گربه‌اش را به خانه‌ی خاله‌اش، جایی که مادر و خواهر و برادرهای گربه‌اش زندگی می‌کنند، ببرد و تنها با "وزوزی" به مسافرت برود.
زنده‌یاد "سوسن طاقدیس" نویسنده‌ی شیرازی، این کتاب را نوشته و انتشارات محراب قلم ان را چاپ و منتشر کرده است.
چاپ اول این کتاب ۶۴ صفحه‌ای، در سال ۱۳۹۹ خورشیدی بوده است.


◇ از متن کتاب:
جانمی جان! مسافرت! قرار شده با مامان و بابا و ساره و داداشی برویم اصفهان. وزوزی هم قرار است بیاید. وزوزی غول من است. خودم پیدا کردمش. از توی کتاب! حالا فقط باید یک فکری به حال بچه گربه‌ام بکنم. آخه مامان و بابا اجازه نمی‌دهند با خودم ببرمش. شاید هم اصلا توی چمدان قایمش کردم.


#رها_فلاحی 

  • رها فلاحی
۱۱
آذر

کتاب یک، دو، سه چیلیک


کتاب "یک، دو، سه چیلیک" نوشته‌ی خانم "سمیرا قیومی" است.
خانم "سمیرا قیومی"، زاده‌ی سال ۱۳۶۰ خورشیدی، در شهر سمنان است، که آثار مختلفی در زمینه‌ی کودک و نوجوان دارد؛ از جمله "خنده‌های تربچه‌ای"، "صورتی مثل ابر"، "لولو آلبالو" و...
این کتاب ۳۲ صفحه‌ای را "انتشارات پرنده‌ی آبی"، با تصویرگری خانم "مریم یکتافر" منتشر کرده است.
داستان کتاب درباره‌ی قورباغه‌ای‌ست به نام "چنگولک"، که می‌خواهد از دوران بچگی خود بداند. وقتی او به عکس‌های خودش نگاه می‌کند، از خودش پرسید: راستی من وقتی بچه بودم، چه شکلی بودم؟
او برای پی بردن به پاسخ سوال خود به پدر و مادرش مراجعه می‌کند و بعد سراغ آقای لاک‌لاکیان عکاس می‌رود و...


 
#رها_فلاحی

  • رها فلاحی
۱۰
آذر

باد و 
پیاده‌رو و 
خش خش!
برپاست سمفونی برگ‌ها.
 
  

#رها_فلاحی 

  • رها فلاحی
۱۰
آذر

کتاب من نمی‌خواهم یک موش کوچولو باشم 

 

کتاب "من نمی‌خواهم یک موش کوچولو باشم" با نویسندگی "جانو ون شوان" چینی است.

"پاتریزیا دونا" ایتالیایی، که در آبرنگ و مداد رنگی تخصص دارد و موضوع مورد علاقه‌اش حیوانات است، تصویرگر این کتاب است. 
وی در سال‌های ۲۰۰۰ و ۲۰۰۷، آثار او در بخش تصویرگری نمایشگاه بین‌المللی کتاب کودک در بولونیای ایتالیا برگزیده شدند.

مترجم این کتاب، خانم "مرضیه زهیری هاشم‌آبادی" است و انتشارات میچکا آن‌را چاپ و منتشر کرده است.

داستان کتاب درباره‌ی یک موش کوچولوست. موش کوچولو که از خودش خسته شده، برای آنکه بتواند چیز بهتری باشد، سفری را آغاز می‌کند.

 
◇ در بخشی از کتاب می‌خوانیم:
- من دیگر نمی‌خواهم یک موش کوچولو باشم!
- پس می‌خواهی چه باشی؟
- می‌خواهم یک گربه باشم!

 
#رها_فلاحی 

  • رها فلاحی
۲۲
آبان

کتاب گربه‌ی گمشده، پیدا شده


کتاب "گربه‌ی گمشده، پیدا شده"، نوشته‌ی "زکرا اوهارا" نویسنده و تصویرگر آمریکایی، با ترجمه‌ی خانم "آزاده شاکر" است.
این کتاب ۳۹ صفحه‌ای را انتشارات پرتقال با تصویرگری نویسنده، چاپ و منتشر کرده است.

 ■□■

"نیبله" و "رالف" دو گربه هستند که در یک ساختمان زندگی می‌کنند. آن‌ها ظاهراً خیلی شبیه هم هستند، اما تفاوت‌های زیادی دارند. "نیبله" عاشقِ چیپس است. "رالف" عاشقِ گوش دادن به آهنگ مورد علاقه‌اش با هدفون. اما هر دوی آن‌ها یک نقطه‌ی اشتراک دارند: آن­ها عاشق دوستی هستند و البته عاشق این­که جلوی پنجره دُمشان را به سمت هم تکان دهند. 
آن دو از صبح تا شب، پای تلفن مشغول صحبت کردن با هم هستند. یک روز هر کدام از آن‌ها راهی را کشف می‌کنند تا بتوانند از نزدیک با یکدیگر ملاقات داشته باشند. اما وقتی نیبله به دیدن رالف می‌رود او را در خانه پیدا نمی‌کند، چرا که رالف نیز به منزل او رفته است.
به این ترتیب بر حسب اتفاق خانه‌ی آن دو با هم جا‌به‌جا می‌شود. صاحب‌هایشان کم­‌کم متوجه تغییر رفتار گربه­‌ها می­‌شوند و فکر می­‌کنند کسی جای آن­ها را با یک گربه­‌ی تقلبی عوض کرده است!.

 
#رها_فلاحی 
 
 

  • رها فلاحی
۲۲
آبان

دفتر نقاشی‌ام را 
پر از خورشید کرده‌ام
شاید که شب تمام شود!

 

#رها_فلاحی 

  • رها فلاحی
۰۷
آبان

◇ زانا کوردستانی، اعترافات نه‌به‌ز گوران را منتشر کرد!

کتاب شعر « اعترافات » با ترجمه‌ی « سعید فلاحی » (زانا کوردستانی)، شاعر، نویسنده و مترجم ساکن بروجرد منتشر شد.

این کتاب که ترجمه‌ی اشعاری از آقای « نه‌به‌ز گوران » شاعر کُرد زبان عراقی است، به همت و سرمایه‌ی « انتشارات هرمز »، در ابتدای آبان ماه ۱۴۰۳، چاپ و منتشر شده است.

آقای « نه‌به‌ز گوران »، شاعر، نویسنده، مترجم و روزنامه‌نگار کُرد، زادەی سال ۱۹۷۷ میلادی در شهر بیاره اقلیم کردستان عراق است. 


ویراستار این کتاب که ۸۶ صفحه است، خانم « لیلا طیبی » است. 

این کتاب در هزار نسخه و قطع رقعی و شماره شابک 9786228054933 قیمت ۸۵ هزار تومان، به دوستداران شعر و ادبیات کُردی عرضه شده است.

در این کتاب می‌خوانیم:
یک اعتراف!
برف
هیچ رنگی ندارد
سپید سپید است
همچون دل تو...!

  • رها فلاحی
۰۴
آبان

کتاب فرازمینی‌ها

کتاب "فرازمینی‌ها" (کتاب پرونده‌‌های مجهول) نوشته‌ی آقای "کریس کارتر" با ترجمه‌ی خانم "شبنم حیدری‌پور" است.
این کتاب ۴۵ صفحه‌ای را انتشارات پرتقال با تصویرگری آقای "کیم اسمیت" منتشر کرده است.

■●■

داستان کتاب، درباره‌ی ماجراجویی بامزه‌ی دانا و فاکس در شبی است که آدم فضایی‌ها به حیاط خانه‌شان سر می‌زنند.
شب است. دانا و فاکس توی حیاط خانه چادر زده‌اند و قرار است شب را آنجا بخواند. آن‌ها قبل از خواب کتابی درباره‌ی آدم‌فضایی‌ها می‌خوانند. حالا همه‌ی صداها و شکل‌ها و نورها و سایه‌ها از نظر فاکس عجیب‌غریب و ترسناک است. او حسابی در فکر آدم‌ فضایی‌ها است و مطمئن است امشب یک سفینه فضایی به سراغشان می‌آید! دانا به او می‌گوید خیالش جمع باشد،‌ چون آدم فضایی‌ها فقط مال داستان‌ها هستند. اما وقتی برمی‌گردند به چادرشان با چیز عجیب و غریبی روبه‌رو می‌شوند.
مطمئنن کودکان، نوجوانان و بچه‌های علاقه‌مند به داستان‌های ماجراجویانه، فانتزی و ترسناک از خواندن این کتاب لذت می‌برند. 

■●■

◇ در بخشی از کتاب پرونده‌های مجهول: فرازمینی‌ها می‌خوانیم:
دیدی؟ خبری از آدم فضایی‌ها نیست!
پس این سایه‌ی ترسناک چی؟
این که باستر است! بیا اینجا پسر!


#رها_فلاحی 

  • رها فلاحی