اشعار و نوشته‌های رها فلاحی

شعر و ادبیات
۰۴
مرداد

کتاب وینی خرسه

کتاب "وینی خرسه"، داستان واقعی مشهورترین خرس دنیا است، که توسط "لیندزی متیک" نوشته و خانم "نیلوفر امن‌زاده" آن‌ را به فارسی ترجمه کرده است.
این کتاب توسط "انتشارات پرتقال" و با تصویرگری "سوفی بلکان" در ۵۲ صفحه، چاپ و منتشر شده است.
این کتاب، داستان ماندگار توله خرسی باهوش و دوست داشتنی را به تصویر می‌کشد، که به عنوان نماد خوش شانسی به جبهه‌های جنگ جهانی اول راه می‌یابد و زمانی که شجاعتش اثبات شد، در رده‌ی سربازان جنگ قرار می‌گیرد. 
آقای "هری کول بورن" دامپزشکی است که در دوران جنگ‌های جنگ جهانی اول به جبهه‌های جنگ می‌رود. 
در میانه‌ی راه، در ایستگاه قطار، او توله خرسی را می‌بیند و بیست دلار بابت خریدن آن به شکارچی می‌دهد. 
هری نام خرس را "وینی" می‌گذارد و تصمیم می‌گیرد تا خرس را برای خوش شانسی با خود به جنگ ببرد. رفته رفته دیگران "وینی" را به عنوان عضوی در ارتش می‌پذیرند.
وینی یک خرس شجاع، جسور و با اعتماد به نفس است که با کارهایی که انجام می‌دهد، میان همه معروف می‌شود و به شهرت جهانی دست پیدا می‌کند.
شخصیت دامپزشک داستان به نام "هری کول بورن" در واقع پدربزرگ نویسنده‌ی این کتاب، لیندزی متیک است. 


#رها_فلاحی

  • رها فلاحی
۰۳
مرداد

کتاب طوطی روی خرپشته


کتاب "طوطی روی خرپشته" (ماجراهای شنگل و منگل و چنگل)، نوشته‌ی آقای "فرهاد حسن‌زاده"، است.
این کتاب توسط "انتشارات نردبان" و تصویرگری خانم "فاطمه خسرویان" در ۲۴ صفحه چاپ و منتشر شده است.

 
◇ داستان کتاب:
از وقتی آیفون تصویری آمده، کار گرگ‌ها سخت شده، چون دیگر نمی‌توانند به سراغ بزغاله‌ها بروند. اما، گرگ‌ها صد تا بهانه‌ی با حال جور می‌کنند که بتوانند بزغاله‌ها را گول بزنند.   
تو یکی از روزهای خوب خدا، برای مامان بزی کاری پیش آمده بود و او باید برای مدتی بزغاله‌هایش را تنها می‌گذاشت.
مامان‌بزی برای بزغاله‌هایش چند جور غذا درست کرده بود. پیتزای یونجه، چمن‌پلو و… اما همین که خواستند بخورند، «دینگ… دینگ…» بزبزک‌ها به هم نگاه کردند و گفتند: «یعنی کیه؟»
آقا گرگه بود که گفت: طوطی‌اش رفته بالای خرپشته خانه‌ی بزبزی‌ها!
او می‌خواست اینجوری سر آنها را کلاه بگذارد تا که شاید بزغاله در را به رویش باز کنند. اما بزغاله‌ها گولش را نخوردند و کاری کردند، آقا گرگه فرار کنه.


 #رها_فلاحی

 

  • رها فلاحی
۰۲
مرداد

کتاب اسکیت سواری بدون کلاه ایمنی؟

کتاب "اسکیت سواری بدون کلاه ایمنی؟" از مجموعه کتاب‌های "خانواده خرسی"، نوشته‌ی "مایک برنستین" و "جن برنستین" با ترجمه‌ی آقای "کیارش شادمهری" است که توسط "انتشارات نردبان" در ۲۴ صفحه چاپ و منتشر شده است.


◇ داستان کتاب:
"خواهر خرسی" و "برادر خرسی" عاشق اسکیت‌ سواری هستند. وقتی محل بازی همیشگی آن‌ها در مدرسه توسط مدیر مدرسه، آقای "خرس عسلی"، تعطیل می‌شود، تصمیم می‌گیرند که برای بازی، به بیرون از شهر بروند.
آنجا با "کوینی خرسی" یکی از هم‌کلاسی‌هایشان برخورد می‌کنند که همراه چند بچه خرس دیگر یک پیست اسکیت در دل جنگل درست کرده‌اند.
آنها به "خواهر خرسی" و "برادر خرسی" اجازه می‌دهند که در پیستشان اسکیت کنند، فقط به شرطی که از کلاه ایمنی استفاده نکنند!.
بعد از آنکه "کوینی خرسی" مدتی اسکیت سواری می‌کند و ناگهان به زمین می‌افتد، "برادر خرسی" و "خواهر خرسی" توصیه‌ی مامانشان را که فراموش کرده بودند، به یاد می‌آورند، که بدون کلاه ایمنی اسکیت نکنند.
و "خواهر‌ خرسی" و "برادر‌ خرسی"، اسکیت‌های‌شان را برداشتند و پیست اسکیت "کوینی خرسی" را ترک کردند و به طرف خانه رفتند.

 
#رها_فلاحی

  • رها فلاحی
۰۱
مرداد

◇ چند شعر کوتاه از رها فلاحی 


(۱)
زیر باران قدم می‌زنم،
درختان در گوشی می‌گویند:
     -- هوا پر از دلتنگی‌ست!

 
 (۲)
غنچه‌ای بر لب باغچه،
تنهایی‌اش را
گریه می‌کند...

 
(۳)
میان گل‌ها
غنچه‌ای‌ست،
که هنوز لبخند زدن را
               یاد نگرفته...
 

#رها_فلاحی 
 

  • رها فلاحی
۳۱
تیر

کتاب "خارپشت و لاک‌پشت" نوشته‌ی خانم "طاهره خردور" است.

  • رها فلاحی
۲۲
تیر

کتاب مرغ تخم طلا و کشاورز طمعکار


کتاب "مرغ تخم طلا و کشاورز طمعکار" از مجموعه کتاب‌های قصه‌های پندآموز برای کودکان، که بازنویس خانم "ژاله راستانی" از ترجمه‌ی خانم "پریچهر همایون روز" است.
این کتاب را "انتشارات کتاب‌های قاصدک" با تصویرگری "جاگدیش جوشی" در ۱۶ صفحه، چاپ و منتشر کرده است.
این کتاب، جلد دوازدهم از مجموعه «قصه‌های پندآموز برای کودکان» و داستانی اخلاقی از افسانه‌های عامه است که با زبانی ساده و روان برای گروه‌های سنی (ب) و (ج) نوشته شده است.


◇ داستان کتاب:
روزی مردی به بازار رفت که تخم مرغ بخرد، اما در بازار تصمیم گرفت مرغی بخرد که برایش روزی یک تخم بگذارد. 
او مرغی خرید و به خانه برد. روز بعد وقتی به دیدن مرغ رفت یک تخم طلا پیدا کرد. 
او با عجله تخم را به چنگ گرفت و با تعجب گفت: یعنی این تخم واقعن از طلاست؟ 
مرد شتابان تخم طلا را برد تا به همسرش نشان دهد. همسر مرد با دیدن تخم طلا خوشحال شد. آن‌ها با شادمانی شروع به رقص و شادی کردند.
چند روزی همین‌‌طور مرغ برای آنها تخم طلا گذاشت، تا اینکه یک روز زن کشاورز به او گفت: بیا شکم مرغ را پاره کنیم و به جای روزی یک تخم، تمام طلاهای شکم مرغ را بیرون بکشیم.
آنها شکم مرغ را پاره کردند، ولی هیچ طلایی پیدا نکردند و با طمع و حرصی که داشتند نه تنها طلای بیشتری به دست نیاوردند، بلکه دیگر روزی یک تخم طلا را هم از دست دادند.


#رها_فلاحی

  • رها فلاحی
۲۱
تیر

کتاب "ماچوچه و کلاغ" از سری کتاب‌های قصه‌هایی از ادبیات شفاهی ایران است که خانم "افسانه شعبان‌نژاد" آنرا نوشته و آقای "محمدحسین ماتک" تصویرگری کتاب را انجام داده است.
این کتاب را "انتشارات طوطی" در ۳۲ صفحه، چاپ و منتشر کرده است.
آشنایی با افسانه‌ها و تقویت روحیه‌ی دوستی و همکاری و آشنایی با حیوانات از جمله اهداف نویسنده از نوشتن این کتاب است. 

 
◇ داستان کتاب:
کبوتری به نام "ماچوچه" و یک کلاغ به اسم "خاله کلاغه" برای خودشان لانه می‌سازند.
"خاله کلاغه" با شاخ و برگ درخت‌ها لانه ساخت. ولی "ماچوچه" که کبوتر باهوشی بود گفت: «من توی کوه و لای سنگ‌ها لانه می‌سازم.»
یک روز، باد و باران شدیدی آمد و لانه‌ی "خاله کلاغه"، خراب شد. "خاله کلاغه" و جوجه‌اش در سرما و باد و باران راه می‌افتند و به در لانه‌ی "ماچوچه" می‌روند تا مهمان او شوند. 
"ماچوچه" آنها را به داخل دعوت می‌کند و از آنها پذیرایی می‌کند و بعد موقع خواب، هر جایی که می‌گوید، تا "خاله کلاغه" و جوجه‌اش بخوابند، آنها قبول نمی‌کند تا بلاخره، "ماچوچه" مجبور می‌شود آنها را روی تخت‌خواب خود بخواباند.


#رها_فلاحی

  • رها فلاحی
۰۱
تیر

جلد دوم کتاب هایکوی کوردی منتشر شد. 

 


این کتاب با عنوان هایکوی کوردی ۲ / هایکوی کُردی ۱۰۱ شاعر کُرد زبان توسط انتشارات ئایدیا چاپ و منتشر شده است.
این کتاب به انتخاب و تلاش و کوشش آقای "زانا کوردستانی"، شاعر، نویسنده، مترجم و پژوهشگر کُرد ایرانی و ویراستاری خانم "لیلا طیبی" در قطع رقعی و ۱۶۷ صفحه و ۳۰۰ نسخه آماده و ارائه شده است.
در این کتاب بیش از ۵۰۰ شعر هایکوی کُردی شاعرانی همچون: آسو ملا، امید ورزیده، احسن رشیدی، اسعد اولیایی، اکرم هواس، انور عرب، ابراهبم اورامانی، ابراهیم احمدی‌نیا، ایرج خالصی، اقبال محمدی، بشرا کرکوکی، بهنوش پناهیده، پری عبدالله، طاهر ندیمی، حبیب بخشوده، حیدر درستکار، خالد رستمی، دلشاد کاریزه، دریا هورامی، رودوس فیلی، روناک آلتون، روناک دانشمند، روژ حلبچه‌ای، ریبوار فایق، صالح بیچار، اسماعیل عظمی، سردار نوری، شکار محمد، شلیر رحمانی، عطا اولیایی، عطا ولدی، عدالت کریمی، قباد جلیزاده، کژال اسماعیل، کمال رمضانی، ملکو احمد، مهناز شمسی، مهستی حسینی، نادیه کریم، ناصر خالدیان، ناصح ادیب، ناهید اشرفی، هاتف اسداللهی، هادی حشمتی، هاوژین حسن، هدیه رحمانی، هیوا قریشی و... گنجانده شده است.

 

  • رها فلاحی
۲۷
خرداد

رونمایی از کتاب شعر با عنوان «تو» با ترجمه سعید فلاحی 

 

                    ┄┅═✧❁💠❁✧═┅┄

 

کتاب شعر «تو» با ترجمه‌ی "سعید فلاحی" و ویراستاری خانم "لیلا طیبی"، صبح روز 26  خرداد 1403 در مرکز اسناد و شناسایی مفاخر اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان بروجرد رونمایی گردید.

 

این کتاب ترجمه‌ای از اشعار آقای "نظیر غفور" مشهور به "نظیر تنها" شاعر کرد زبان اقلیم کردستان عراق است، که اشعاری زیبا، روان و دلنشین دارد.

 

آقای "سعید فلاحی" با تخلص "زانا کوردستانی" زاده‌ی سال 1363 خورشیدی در کرمانشاه و ساکن بروجرد می‌باشد. 

 

این کتاب سیزدهمین کتاب مستقل وی و هفدهمین کتابی است که از ایشان چاپ شده است. 

 

پیش از این چهار کتاب شعر به صورت مشترک با همکاری همسرش خانم "لیلا طیبی" با عناوین:  چشم‌های تو، گنجشک‌های شهر هم عاشقانه نگاهت می‌کنند، عشق از چشمانم چکه چکه می‌ریزد، عشق پایکوبی می‌کند و دوازده کتاب داستان، شعر و ترجمه با عناوین: دیوانه، ریشه‌های عطف، آمدنت چه لهجه غریبی دارد، تو که بروی، پاییز از در می‌آید؟، سومین کتاب تنهایی، هنوز برای دوست داشتن، وقت هست، از زمانی که خدا بود، حکایتی دیگر از شیرین و فرهاد، «میان نامه‌ها، هم قدم با مرگ، ناله‌های امپراطور و عاشق از رفتن می‌ترسد، منتشر نموده است.

 

 

  • رها فلاحی
۰۵
خرداد

بڵاوەو بۆ!

کتێبی "تۆ" کومەڵە شیعری "نەزیر غەفور" ناسڕاو بە "نەزیر تەنیا" شاعیری کوردی باکووری، به زمانی فارسی وەرگیر و بڵاوەو بۆ.
ئاغای "سەعید فەلاحی" ناسڕاو بە "زانا کوردستانی" شیعرەکانی ئەم کتێبە بە فارسی ترجومە کردەوە.
ئەم کتیبە بە ۹۲ لاپەرە و هزار قاب لە لایەن دەزگای چاپ و بڵاوکردنی کتیبی هورمس لە ئیران‌دا بڵاوەو بۆ.

تو، بر پیشخوان نشست!

کتاب "تو" مجموعه اشعار "نظیر غفور" شاعر معاصر کُرد زبان منتشر شد.
آقای "نظیر غفور" (به کُردی: نه‌زیر غه‌فور) مشهور به "نظیر تنها (به کُردی: نه‌زیر ته‌نیا) شاعر کُرد، زاده‌ی ۱۹۸۸/۰۵/۲۹ میلادی در اقلیم کردستان است. وی که فقط تا ششم ابتدایی تحصیل کرده است، اما به اصول سرایش شعر مسلط است و اشعاری زیبا و نغز و بی‌نقص می‌سراید. 
ترجمه‌ی اشعار این کتاب را "سعید فلاحی" (زانا کوردستانی) انجام داده و ویراستارش هم خانم "لیلا طیبی" بوده است.
"سعید فلاحی" با تخلص "زانا کوردستانی" زاده‌ی سال ۱۳۶۳ خورشیدی در کرمانشاه و ساکن بروجرد است. 
این کتاب دوازدهمین کتاب مستقل وی و شانزدهمین کتابی است که از ایشان چاپ شده است. پیش از این چهار کتاب شعر به صورت مشترک با همکاری همسرش خانم "لیلا طیبی" با عناوین «چشم‌های تو»، «گنجشک‌های شهر هم عاشقانه نگاهت می‌کنند»، «عشق از چشمانم چکه چکه می‌ریزد»، «عشق پایکوبی می‌کند» و یازده کتاب داستان، شعر و ترجمه با عناوین: «دیوانه»، «ریشه‌های عطف»، «آمدنت چه لهجه غریبی دارد»، «تو که بروی، پاییز از در می‌آید؟»، «سومین کتاب تنهایی»، «هنوز برای دوست داشتن، وقت هست»، «از زمانی که خدا بود»، «حکایتی دیگر از شیرین و فرهاد»، «میان نامه‌ها»، «هم قدم با مرگ» و «ناله‌های امپراطور» منتشر نموده است.
این کتاب در بهار ۱۴۰۳، با شماره شابک ۹۷۸۶۲۲۸۰۵۴۹۴۰ در شمارگان هزار جلد و ۹۲ صفحه، توسط نشر کتاب هرمز چاپ و منتشر شده است.

▪از متن کتاب:
گذر زمان
همه چیز را ثابت خواهد کرد
روزی فرا خواهد رسید که پی خواهی برد
تو چه انسان دل سنگی بودی...

  • رها فلاحی